09365495434

تاثیر طرز فکر بر زندگی

طرز فکر افراد موفق چطور باعث موفقیت آنها می شود؟
نوع طرز فکر ما تاثیر بسیار زیادی بر موفقیت یا شکست ما در تمام جنبه های زندگی دارد. این که ما مسائل ساده یا پیچیده زندگی را چطور و با چه دیدی نگاه می کنیم، در زمانی که زندگی پر از چالش می شود و بر وفق مراد ما نیست از خودمان چه عکس العملی نشان می دهیم؟ این که آیا به دنبال پیشرفت در زندگی هستیم یا ثبات؟
برای پاسخ به این سوال به سراغ بهترین کسی می رویم که در این زمنیه تحقیق کرده است: پرفسور کارل دوک

پرفسور کارل دوک استاد روانشناسی دانشگاه استنفورد در زمنیه طرز فکر و روش های نوین موفقیت تحقیقاتی انجام داده است. نتیجه این تحقیقات این است که افراد دارای دو نوع طرز فکر هستند:

  • طرز فکر رشد
  • طرز فکر ثابت

طرز فکر چیست؟

برای بهتر متوجه شدن طرز فکر رشد و طرز فکر ثابت ابتدا باید با هم به تعریف مشترک و قابل قبولی از طرز برسیم:

نوع نگاه و دیدگاه ما به زندگی ؛ به عبارت بهتر طرز فکر بیشتر به بررسی باورهای سطحی و عمیق ما در قسمت های مختلف زندگی می پردازد.

برای مثال اگر فردی اعتقاد داشته باشد که تلاش کردن برای افراد احمق است، اگر این فرد در موقعیتی قرار بگیرد که برای موفقیت در کاری نیاز به تلاش داشته باشد، احتمالا دست از تلاش بر می دارد، چرا؟ چون معتقد است تلاش برای افراد احمق است.
اما حالا تصور کنید فردی باور عمیقی دارد که با تلاش بیشتر میتوان موفق شد.
این فرد وقتی در کاری نیاز به تلاش داشته باشد باتمام وجود بیشترین تلاش را انجام می دهد تا به هدفش برسد. همه این تفاوت های بزرگ بین موفقیت و شکست، شادی و غم، شادکامی و ناکامی از موضوعی به نام طرز فکر سرچشمه می گیرند.

یکی از جالب ترین جملات خانم کارل دوک در کتاب طرز فکر این است:

دیدگاهی که برای خود اتخاذ می کنید، به شدت بر شیوه ای که زندگی تان را پیش می برید، تاثیر می گذارد، تعیین می کند که آیا می توانید شخصی باشید که می خواهید و این که آیا به آن چیزهایی که سزاوار آن هستید دست خواهید یافت.

 

اقدام شماره یک، شناسایی طرز فکر خودتان :

همین حالا مطالعه مقاله را متوقف کنید و به این فکر کنید که طرز فکر شما در کسب و کار بیشتر به مدل طرز فکر ثابت نزدیک است یا طرز فکر رشد؟

طرز فکر ثابت یا fixed mindset

در دسته طرز فکر ثابت افرادی قرار دارند که اعتقاد دارند ویژگی های انسان از بدو تولد با او بوده و نمی توان اوضاع را تغییر داد. آن ها بر بودن تمرکز دارند. یعنی معتقدند افرادی که بسیار عالی گیتار می زنند، به طور مادرزاد استعداد این کار را داشته اند و چون استعداد دارند خوب این کار را انجام می دهند و در انجام دادن خوب این کار تلاش کردن دخیل نیست.

تظاهر به با هوش بودن

افراد با طرز فکر ثابت معتقد هستند که ویژگی های ثابتی دارند و این ویژگی ها قابل رشد نیستند، مثلا معتقدند که ضریب هوشی ثابتی دارند، به همین دلیل همیشه می خواهند ثبات کنند که با هوش هستند.
وقتی کسی می خواهد ثابت کند که با هوش است، همیشه وارد بازی می شود که در آن برنده شود و ثابت کند که باهوش است. افراد با طرز فکر ثابت از چالش فراری هستند، آنها از شکست می ترسند و عموما شکست را به معنی احمق بودن و ضریب هوشی پایین می دانند.

برای مثال دانش آموزان با طرز فکر ثابت، در مدرسه به دنبال این هستند که چطور نمرات خوبی بگیرند که احمق به نظر نیایند. این تلاش برای این که نشان دهند احمق نیستند، باعث می شود که از لذت یادگیری غافل شوند.

افراد با طرز فکر ثابت از انجام دادن کارهای جدید فراری هستند و چرا؟ چون اگر بخواهند کار جدیدی را امتحان کنند، ممکن است در انجام این کار شکست بخورند و این شکست پیش خودشان به معنی احمق بودن یا بی استعداد بودن آن ها است.

تذکر:

همه ما قسمتهایی از تفکر ثابت و تفکر رشد را همزمان داریم، ممکن است فردی در زمینه تجارت تفکر رشد داشته باشد و در زمنیه ارتباطات تفکر ثابت داشته باشد.

نقش طرز فکر ثابت در سلامتی

طرز فکر ثابت در سلامتی هم تاثیر گذار است، برای مثال افرادی که طرز تفکر ثابت دارند وقتی اختلالی در سلامتی شان رخ می دهد به کلی خود را می بازند و احساس می کنند تا آخر عمر در این بیماری باقی می مانند و نمی توانند تغییر کنند.یک مثال جالب در زمینه ی ترک عادت های مضر است.

مثلا ترک سیگار

در زمینه ی ترک سیگار می گویند که من ۲۰ سال است که سیگار می کشم و نمی توانم سیگار را ترک کنم. آن ها برایحتی ترک کردن عادت سیگار کشیدن خود اقدامی انجام نمی دهند چون می ترسند که چند روزی سیگار را ترک کنند و بعد از مدتی باز کشیدن سیگار را شروع کنند که این بازگشت خودش به آن ها احساس شکست می دهد، برای همین حتی ترک سیگار را هم امتحان نمی کنند.

در مقابل افراد با تفکر رشد می گویند که می توان سیگار کشیدن را حتی بعد ۴۶ سال ترک کرد.

فردی را می شناسم که از ۱۷ سالگی سیگار می کشید و در سن ۶۳ سالگی بعد از ۴۶ سال سیگار گشیدن مستمر، و ترک های موقتی و ناموفق مقطعی، سیگار کشیدن را به طور کامل ترک کرده است. این طرز فکر افراد است که تفاوت در نتیجه را ایجاد می کند.

اقدامک شماره دو، شناسایی عادات مضر

چند مثال از طرز فکر ثابت در ترک عادات مضر را در خودتان یا اطرافیان شناسایی کنید.

 

طرز فکر رشد یا growth mindset

در طرز فکر رشد افراد معتقد هستند که می توان با تلاش و تمرین ویژگی های اولیه خود را تغییر دهند. در این نوع طرز فکر افراد بر شدن تمرکز دارند.

افراد با طرز فکر رشد به جای پنهان کردن نقاط ضعف خود آن ها را شناسایی می کنند و برای برطرف کردن آن ها تلاش می کنند. ممکن است در تلاش های اولیه به نتیجه نرسند اما پس از مداومت و تلاش حتما به نتیجه می رسند و رشد خواهند کرد.

عموما طرز فکر افراد موفق در زمینه ای که موفق هستند، از نوع رشد است.

افراد با طرز فکر رشد معتقد هستند که ویژگی ها و توانمندی هایی که انسان می تواند با تلاش و تمرین مستمر به دست آورد بسیار بیشتر از آن چیزی است که در تصور ما بگنجد.

داشتن شور و شوق برای رشد و پایبند ماندن به آن حتی در هنگامی که اوضاع به خوبی پیش نمی رود، مشخصه طرز فکر رشد است. این طرز فکری است که به افراد اجازه می دهد تا در طول برخی از بخرانی ترین زمان های زندگی شان رشد کنند.

طرز فکرافراد موفق چگونه است؟

بدون اغراق و بزرگ نمایی بهتر است بگوییم:

افکار تاثیر قدرتمندی بر زندگی ما دارند، احتمالا شما دیده اید که دو اتفاق کاملا مشابه برای دو نفر پیش می آید اما آن ها دو واکنش کاملا متفاوت از یکدیگر را بروز می دهند.

برای مثال ۲ نفر را در نظر بگیرید که با شرایط یکسان، همزمان از کار خود اخراج می شوند.

بعد از مدت های طولانی اگر آن ها را پیدا کنید متوجه می شوید که یکی از آن ها به شدت در کار خودش موفق شده و به درجات بالایی دست پیدا کرده است، اما دیگری هنوز در همان شکست باقی مانده و نتوانسته از آن اتفاق گذر کند.

بعد از سال ها وقتی با آن ها صحبت کنید، احتمالا یکی از آن ها می گوید یکی از بهترین اتفاقات زندگی من این بود که از شغل کارمندی اخراج شدم و بعد از توانستم برای خودم کسب و کاری را راه اندازی کنم و امروز شرکتی یا کسب و کاری موفق را اداره می کنم.

دیگری هم ممکن است بعد از مدت ها پاسخ دهد که بدترین اتفاق تمام زندگی من اخراج شدن از محل کارم بود که باعث تمام بدختی های من در زندگی شده است، اگر از آن شغل اخراج نمی شدم می توانستم بهترین موفقیت ها را داشته باشم و زندگی ام امروز طور دیگری بود و….

 

افراد با طرز فکر رشد آنقدر تلاش می کنند تا به نتیجه برسند…

افراد با طرز فکر رشد در راه رسیدن به خواسته ی خود تلاش می کنند، پرفسور کارل دوک کتاب طرز فکر می گوید:

پیش بینی آنچه که می توان با سال ها عشق، رنج و آموزش به دست آورد، غیر ممکن است

 

در جلمه ی بالا کلمه ی رنج هم نهفته است، اصولا پیشرفت، موفقیت و تغییر در جهت مثبت با کمی رنج و سختی همراه است به همین دلیل است که بسیاری از افراد موفق نمی شوند و دست از تلاش بر می دارند اما آن ها که به تلاش خود ادامه می دهند پاداش بزرگ موفقیت را دریافت می کنند و شیرینی موفقیت بسیار بیشتر از رنجی است که برای رسیدن به آن تحمل کرده اند.

تلاش مقدس

از شما می خواهم که همین حالا به این سوال پاسخ دهید:

به نظر شما لیونل مسی بازیکن بارسلونا بیشتر تمرین می کند یا بازیکنی که در یک تیم دسته چندم لیگ بازی می کند؟

یک پرفسور بیشتر کتاب می خواند یا یک دانش آموز کلاس چهارم؟

همیشه افراد موفق و حرفه ای هر رشته ای بیشتر از سایرین در آن رشته تمرین می کنند و این تمرین کردن آن هاست که باعث رشد و قدرتمندتر آن ها شده است. اما افراد با طرز فکر ثابت با تلاش رابطه ی خوبی ندارند،آن ها می گویند اگر قرار بود کاری را یاد بگیرم درهمان یکی دو بار اولی که تمرین می کردم می توانستم این کار را انجام دهم، حالا که نمی توانم پس استعداد این کار را ندارم.

افراد با طرز فکر رشد می دانند که با هر بار تمرین کردن آن ها کمی پیشرفت می کنند و بهتر از قبل می شوند، برای همین زمان بیشتری را برای تمرین کردن اختصاص می دهند اما افراد با طرز فکر ثابت می گویند اگر استعداد انجام این کار را داشتم نیاز به تلاش نبود.

چرخه ی تمرین بیشتر برای بهترین ها

هرچقدر در زمینه ای بیشتر تلاش و تمرین کنید، نتیجه ی بهتری می گیرید و وقتی نتیجه ی بهتری می گیرید انگیزه می گیرید و تشویق می شوید تا بیشتر و با کیفیت تر تمرین کنید، و این چرخه باعث می شود تا بیشتر تلاش کنید و با هر بار تمرین مهارت شما بیشتر می شود و شما تبدیل به فردی حرفه ای در زمینه ی فعالیت خودتان می شوید.

در ذهن افراد با طرز فکر ثابت:

تلاش به معنی نداشتن استعداد است و فقط احمق ها هستند که تلاش می کنند تا چیزی را یاد بگیرند یا کاری را انجام دهند. درصورتی که بهترین های هر رشته همواره بیشترین تلاش ها و تمرین ها را انجام می دهند و همین تمرین ها و تلاش ها سبب ساخته شدن مسیر موفقیت آن ها است.

مایکل جردن و اخراج از تیم بسکتبال
مایکل جردن اسطوره ی تکرار نشدنی ورزش بسکتبا است. به او لقب بهترین بازیکن تاریخ بسکتبال را داده اند و الگوی بسیاری از بسکبالیست های جوان در سراسر دنیاست. اما آیا او از ابتدا این طور بوده و استعداد این ورزش را داشته و برای رسدن به موفقیت هیچ تلاشی نکرده است؟

مایکل جردن وقتی وارد دبیرستان شد نتوانست عضو تیم بسکتبال مدرسه شود. او بعد از این ماجرا به اتاق خود رفت و گریه کرد، اما آیا دست از تلاش کشید؟

به هیچ وجه، او آنقدر تلاش کرد تا سال بعد توانست عضو تیم بسکتبال دبیرستان شود و در روند پیشرفت تبدیل به بهترین بازیکن بسکتبال تاریخ شد.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *