09365495434

راهکارهایی برای مدیریت هیجان و کنترل رفتار

آیا می توانیم به کمک راهکارهای مدیریت هیجان رفتارمان را تغییر دهیم؟

هیجان یک حالت عاطفی کوتاه مدت و زودگذر است که در اثر یک موقعیت بیرونی در فرد ایجاد می شود. هیجان در بدن باعث یک بازتاب فیزیولوژیک می شود و تأثیراتی مستقیم بر تفکر و در نهایت رفتار فرد ایجاد می کند. اما ما قادر به مدیریت هیجان و کنترل رفتار خود هستیم.

اگر هیجانات را بشناسیم و متوجه اهمیت آنها باشیم، اجازه می دهیم که در هر موقعیت هیجان تجربه شود و آن را می پذیریم. پذیرش و تجربه هیجان به معنای ابراز هیجانی بدون کنترل و یا سرکوب آن نیست. برای مثال ممکن است یکی از دوستان شما رفتاری کند که شما را به شدت ناراحت و دلگیر کند. شما می توانید این حس تنفر و خشم لحظه ای را به دلیل ترس از دست دادن سرکوب کنید و یا همان موقع به او پرخاش کنید و به رابطه دوستی تان لطمه بزنید. اما در شرایطی که شما هیجانات و کارکرد لحظه ای آنها را می شناسید می دانید که اینها هیجانات منفی هستند و نباید به سرعت به آنها عمل کنید. هیجان شما در اصل غم بوده است و نه تنفر. این شناخت می تواند هیجانی که دارید را قابل پذیرش کند و شما به خودتان اجازه می دهید که این غم را تجربه کنید و برای رفع این دلگیری با دوستتان صحبت کنید.

افرادی که از لحاظ هیجانی باهوش هستند تمایل به همدلی کردن و دیدن موقعیت از نگاه دیگران دارند. این افراد انعطاف پذیر، روشنفکر، چالش پذیر و تلاش گر برای از بین بردن موانع بر سر راه اهدافشان هستند.

برای مدیریت هیجان ها پیشنهادهایی وجود دارد. شما می توانید راهکارهایی پیدا کنید و آنها را امتحان کنید و مواردی که برای شما مناسب تر بوده را مشخص کنید. این مهم است که شما زمانی را برای گرفتن بازخورد صرف کنید. گرفتن بازخورد از رفتارتان و آگاه شدن از تاثیری که بر روی دیگران دارید و پاسخی که دیگران در جواب رفتار شما می دهند به شما کمک می کند که به یک خود آگاهی در مورد خودتان و حضورتان در جامعه برسید.

راهکارهای مدیریت هیجانی:

آشنایی با هیجانات مختلف، توانایی نامیدن و تفکیک آنها از یکدیگر، بیان احساس و هیجان تجربه شده در هر موقعیت

با خواندن داستان و شعر، انواع احساسات را بشناسیم و برای بیان هر کدام از واژه های متفاوتی استفاده کنیم. مثلا می توانیم بگوییم امروز حالم خوب نیست، نمیدونم چرا سرحال نیستم. یا اینکه با شناخت بیشتر هیجانات و کلمات برای بیان آنها، بگوییم امروز احساس ناامیدی می کنم و بخاطر سنگینی ین حس خیلی سرحال نیستم، انگار که مغزم تیره شده و خیلی خوب نمیتونم فکر کنم.

💢آیا می دانید دانشمندان می گویند: ما هنوز نمی دانیم که هیجانات دقیقا چه هستند !!! ؟

هیجانات منفی ما از نیازهای هیجانی برآورده نشده ایجاد می شوند، پس بهترین راه صحبت کردن در مورد هیجاناتی است که تجربه می کنیم تا به نیاز اصلی مان برسیم.

هیجانات خود را بلافاصله ابراز نکنیم (بویژه هیجانات منفی). یکی از پیشنهادات برای مدیریت هیجانی به تأخیر انداختن واکنش هیجانی وابسته به موقعیت است. به زبان ساده مثلا اگر شما در موقعیتی قرار گرفتید که فردی با گفتن یکی از مسائل خط قرمز، شما را عصبانی کرد، راهکار در اینجا توقف کردن و آرام شدن به کمک تنفس عمیق است. تجسم کنید که بهترین شکل و برخوردی که دوست دارید نشان دهید چیست.

به خودتان زمان بدهید تا با کمی فکر و تأمل، واکنشی که خودِ ایده آل تان در موقعیت نشان میداد را پیدا کنید و مطابق با آن رفتار کنید. این موضوع به شما کمک می کند تا واکنش هایتان را از کنترل هیجان ها خارج کنید. علاوه بر این از رفتار مطابق با ایده آلتان لذت می برید و اعتماد به نفس تان بالا می رود. طولانی کردن زمان بین پاسخ شما و چیزی که باعث تحریک هیجانی تان شده است یک راهکار مهم و کارآمد است. شما به خودتان زمان می دهید تا هیجان ها را مدیریت کنید.

برای خودمان و دیگران فضای امنی ایجاد کنیم تا بتوانیم در مورد هیجان و افکار در جریانمان با یکدیگر گفتگو کنیم.

خودگویی های مثبت و منفی. این موضوع که چگونه با خودمان صحبت می کنیم تأثیر بسیار پررنگی بر هیجانات و سلامت ما دارد. گفتگوهای درونی ما می تواند مثبت و مشوق باشد یا منفی و خود سرزنش گر. تصور کنید که شما یک والد درونی شده دارید که در طی سال ها آموزش در خانواده، جامعه و تجربه های شخصی آنها را در درون خود به عنوان مشاهده گر و قاضی قرار داده اید. اگر فردی هر روز بارها از شما انتقاد کند یا شما را از انجام کاری منع کند، به احتمال زیاد هیجاناتی مانند خشم، ترس، نفرت یا غم در طول روز شما را احاطه می کند. در این حالت رفتارها و واکنش های شما شبیه به خود ایده آل ذهنی تان نخواهد بود. نمونه خودگویی منفی: اگر آنها به گفته ها و رفتار من بخندند چی؟ من خجالت زده میشم و بیشتر اشتباه می کنم. اما اگر شما گفتگوی درونی مثبتی داشته باشید، شبیه این است که همیشه یک دوست و مشوق همراه خود دارید.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *