09365495434

شخصیت‌های دردسرساز چگونه بر محیط کار تأثیر می‌گذارند؟

شخصیت‌های دردسرساز بر آسایش افراد در محیط کار و نیز کل سازمان تأثیر منفی می‌گذارند. تحقیقی که درخصوصبهره‌وری پایین و چگونگی گذراندن زمان در محیط کار انجام شده است‌، نشان می‌دهد که در آمریکا بیش از ۹۶ درصد کارکنان تحت‌تأثیر خشونت در محیط کار هستند. مثال‌هایی از رفتار‌های سمی که به محیط کار آسیب می‌زنند، عبارتند از: بی‌ارزش‌کردن کار دیگران، استاندارد‌های دوگانه، فریاد زدن بر سر دیگران و کسب اعتبار از طریق کاری که دیگران انجام داده‌اند.

علاوه بر بیماران دچار اختلال شخصیت، تیپ‌های شخصیتی‌ای که به‌خوبی با هم سازگاری ندارند نیز ممکن است باعث ایجاد تعارض شوند. درواقع تیپ‌های شخصیتی ناسازگار، دلیل اصلی خشونت و تعارض در محیط کار هستند. شیوه‌های متفاوتی که افراد کارها را انجام می‌دهند یا با یکدیگر تعامل می‌کنند نیز ممکن است باعث ایجاد مشکلاتی شود. برای مثال برخی از کارمندان در ساعات مشخصی مایل به برقراری ارتباط و تعامل با دیگران نیستند و بنابراین در دفترشان را می‌بندند؛ ممکن است این رفتار برای دیگران غیردوستانه یا حتی بی‌ادبانه به‌نظر برسد.

⁩خبرچین ها در سرکار

۱. سخن‌چین

یکی از شخصیت‌هایی که در بسیاری از محیط‌های کاری پیدا می‌شود «سخن‌چین» است. این اشخاص علاقه دارند پشت سر دیگران حرف بزنند و درباره‌ی دیگران شایعه‌پراکنی کنند. آنها در بیشتر موارد حقیقت را وارونه جلوه می‌دهند یا درباره‌ی آن بزرگ‌نمایی می‌کنند. اگر تاکنون با یک فرد سخن‌چین در دفتر کارتان صحبت کرده باشید احتمالا به‌خوبی می‌دانید که چه انتظاری باید از آنها داشته باشید؛ حتی ممکن است خودتان قربانی رفتارهای ناشایست این افراد شده باشید.

سخن‌چین‌ها در محیط کار معمولا به‌خاطر احساس نا‌امنی یا داستان‌‌پردازی برای سرگرم ‌کردن خودشان چنین رفتاری نشان می‌دهند. درواقع صحبت کردن درباره‌ی افراد دیگر ممکن است برای منحرف‌کردن توجه‌ها از ویژگی‌های منفی خودشان (برای مثال عملکرد کاری ضعیف) یا راهی برای ایجاد سرگرمی باشد. همچنین آنها ممکن است این باور غلط را داشته باشند که سخن‌چینی روشی برای برقراری ارتباط با دیگر همکاران است و با این هدف شایعات‌شان را با دیگران در میان بگذارند.

ارتباط با فرد سخن چین

‌نخست توجه داشته باشید که برقراری ارتباط مؤثر با فرد سخن‌چین یا تغییر رفتار او ممکن است کار دشواری باشد. یک راهکار خوب این است که به‌طور مستقیم اثر رفتار این فرد را بر خودتان، به او بگویید. برای مثال می‌توانید بگویید: «من واقعا به‌خاطر چیزی که درباره‌ی من به جین گفتی ناراحتم». البته توجه داشته باشید که گفتن چنین جملاتی احتمالا باعث می‌شود فرد سخن‌چین حرف‌های بیشتری پشت سر شما بزند؛

سعی کنید با این افراد وارد گفت‌و‌گو نشوید و جزئیات زندگی شخصی‌تان را برای آنها بازگو نکنید؛

رفتار این افراد را به خطاهای خودشان و احساس ناامنی‌شان نسبت بدهید و چیزی را که درباره‌ی شما می‌گویند، به خودتان نگیرید؛

به این فکر کنید که شایعات محیط کار را می‌توان کنترل کرد؛ روی رفتار خودتان تمرکز کنید تا الگوی خوبی برای دیگران باشید.

۲. سرزنش‌گر

سرزنش‌گر‌ها نوع دیگری از شخصیت‌های رایج در محیط کار هستند. در حقیقت زمان‌هایی وجود دارد که بسیاری از ما به هنگام وقوع یک مشکل یا وضعیت نامساعد به‌دنبال فردی هستیم که انگشت اتهام را به‌سوی او نشانه برویم، اما سرزنش‌گر‌ها افرادی هستند که همواره از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کنند و هر زمان که اشتباهی رخ بدهد دیگران را مسئول آن قلمداد می‌کنند. آنها به‌ندرت خطاها، تصمیمات اشتباه یا عملکرد ضعیف‌شان را می‌پذیرند و از دیگرانعذرخواهی می‌کنند. سرزنش‌گر در بیشتر موارد واقعیت را وارونه جلوه می‌دهد تا دیگران را قانع کند که رفتارش همیشه درست و بی‌اشکال بوده است.

💯ارتباط با فرد سرزنش‌گر

سعی کنید تلاش آنها را برای سرزنش‌کردن منحرف کنید و به واقعیت‌های قابل تأیید ارجاع بدهید؛

به اشتباهات خودتان اقرار کنید و در بازی سرزنش‌کردن دیگران آنها را همراهی نکنید. این کار کمک می‌کند الگویی که سرزنش‌گر برای متهم‌ کردن دیگران ایجاد می‌کند، متوقف شود؛

مرز مشخصی برای این افراد مشخص کنید و اجازه ندهید شما را به نقطه‌ای برسانند که احساس ناراحتی کنید. تلاش شما برای اینکه سرزنش‌گر را وادار کنید سهم خودش را در مشکلات مربوط به کار بپذیرد ممکن است باعث ایجاد مشکلات بیشتری شود، اما اگر فاصله‌ی امنی با این فرد ایجاد و رابطه‌تان را با او محدود کنید، می‌توانید از گزند او در امان باشید.

۳. عصبی
این شخصیت در محیط کار خیلی زود عصبی می‌شود و هر لحظه ممکن است از کوره دربرود. ازآنجاکه این افراد واکنش‌های احساسی خود را بسیار شدید بروز می‌دهند، ممکن است به آنها سلطان احساسات نیز گفته شود. چنین افرادی ممکن است ویژگی‌های مربوط به اختلال شخصیت نمایشی را داشته باشند حتی اگر به این اختلال مبتلا نباشند. این نوع شخصیت مواردی چون «الگو‌های عاطفی اغراق‌شده، تلاش برای جلب توجه، نیاز به هیجان، رفتارهای اغراق‌شده هنگام صحبت‌کردن و بزرگ‌نمایی درباره‌ی روابط سطحی با این هدف که این روابط را برای تأمین نیازهای عاطفی‌اش حفظ کند» از خود نشان می‌دهد.

در بسیاری از موارد به‌راحتی متوجه می‌شوید که در محیط کار گرفتار این نوع شخصیت شده‌اید، چراکه این شخصیت وقتی حالش خوب باشد فردی بامزه‌، سرگرم‌کننده و پرانرژی است، اما زمانی که احساس کند نیازهایش برآورده نشده است از کوره در می‌رود و با عصبانیت صحبت و رفتار می‌کند. ممکن است برای انجام کارها نتوانید به این افراد اعتماد کنید چراکه آنها به‌جای توجه به واقعیت‌ها و داده‌ها براساس احساسات‌شان تصمیم می‌گیرند.

ارتباط با فرد عصبی

پیش از اینکه هرگونه انتقادی را متوجه آنها کنید، به‌خاطر ارزشی که به محیط کار اضافه کرده‌اند از آنها قدردانی کنید؛

اگر تغییر خلق فرد عصبی روی شما اثر می‌گذارد، به او بگویید که رفتارش برای شما مشکل‌آفرین شده است؛

هنگامی که از کوره درمی‌رود شما آرامش خود را حفظ کنید و در صورت امکان تلاش کنید او را آرام کنید؛

توجه داشته باشید که شما احتمالا نمی‌توانید رفتارهای این افراد را تغییر بدهید، پس زمانی که در شرایط دشوار مواجهه با احساسات شدید این افراد قرار می‌گیرید تلاش کنید منافع خودتان را حفظ کنید.

۴. کنترل‌گر

شخصیت کنترل‌گر در محیط کار فردی است که معمولا به دیگران ایراد می‌گیرد و انتقاد می‌کند که چرا کارها را به شیوه‌ای که او تشخیص می‌دهد، انجام نمی‌دهند. این افراد ممکن است ویژگی‌های اختلال شخصیت وسواس فکری و عملی را داشته باشند، حتی اگر به این اختلال مبتلا نباشند. آنها معمولا احساس می‌کنند باید عاقبت کار همه کس و همه چیز را کنترل کنند و حتی ممکن است پا را از این هم فراتر بگذارند و به دنبال کنترل‌کردن موقعیت‌هایی باشند که هیچ ارتباطی به کار آنها ندارد. این شخصیت ممکن است کمال‌گراباشد و از خودش و دیگران انتظارات نامعقولی داشته باشند. خوب است بدانید که این افراد می‌توانند دارایی ارزشمندی برای شرکت یا سازمان شما باشند چراکه به جزئیات توجه زیادی دارند.

ارتباط با فرد کنترل‌گر

برقراری ارتباط مؤثر با فرد کنترل‌گر ممکن است چالش بزرگی باشد، به‌ویژه هنگامی که چنین فردی رئیس یا سرپرست شماست. برخی از راهکارهایی که می‌توانند به شما کمک کنند عبارتند از:

از او به‌خاطر توجه به جزئیات و مشارکت در کارتان تشکر کنید؛

جزئیات کافی برای او ارائه کنید و از ابهاماتی که ممکن است باعث بالا‌رفتن سطح اضطرابش شود، پرهیز کنید؛

زمانی که موقعیت اهمیت خاصی برای شما ندارد یا بر عملکردتان تأثیر نمی‌گذارد، اجازه بدهید او کنترل امور را در دست بگیرد.

۵. قربانی

قربانی، یکی دیگر از شخصیت‌های دردسرساز است که در بسیاری از محیط‌های کاری پیدا می‌شود و به‌راحتی می‌توان آنها را تشخیص داد. این افراد همواره در حال شکایت‌کردن هستند و تلاش می‌کنند توجه افراد را به مشکلاتی که با آنها مواجه می‌شوند، جلب کنند. برای مثال ممکن است از وظایف‌شان شکایت کنند یا همواره تلاش‌ کنند دیگران را متقاعد کنند که با آنها عادلانه رفتار نمی‌شود و از همه‌ی دوروبری‌هاشان کار بیشتری انجام می‌دهند. هنگامی که در یک پروژه‌ی تیمی مشکلی پیش‌ می‌آید این افراد نقش قربانی را بازی و ادعا می‌کنند که در جریان مسائل مهم پروژه قرار نگرفته‌اند. مطالعه‌ای که به بررسی ویژگی‌های رایج قربانی‌ها در محیط کار پرداخته است برخی از این ویژگی‌ها را برمی‌شمارد که عبارتند از: تمایل به استقلال کمتر و برون‌گرایی، ثبات کمتر و وجدان کاری کمتر نسبت به دیگران.

ارتباط با فرد قربانی

سعی کنید هنگام صحبت‌ کردن با آنها صبور باشیدو توجه داشته باشید که صرف‌نظر از شواهدی که وجود دارد آنها باور دارند که در محیط کار قربانی شده‌اند.

هنگامی که از شرایط نامطلوب‌شان شکایت می‌کنند سعی کنید شواهدی را برخلاف گفته‌‌هایشان به آنها نشان بدهید. برای مثال اگر چنین فردی ادعا می‌کند که عمدا در جریان برخی اتفاقات مهم قرار نگرفته‌ است برایش توضیح بدهید که به‌خاطر بیماری در یکی از جلسات حاضر نبود و به این دلیل از برخی اتفاقات بی‌اطلاع است. گفتن عباراتی مانند «متأسفم که چنین اتفاقی برایت افتاده است و باعث ناراحتی‌ات شده است»، «آیا می‌شود برای تغییر اوضاع کاری انجام داد؟» و … احساس آنها را تأیید و تصریح می‌کند که خودشان باید تلاش کنند و مسئولیت تغییر شرایط نامطلوب را به‌عهده بگیرند.

اجازه ندهید این افراد در حین گفت‌وگو شما را تحت فشار بگذارند و مدام درباره‌ی یک موضوع مشخص شکایت کنند. یک جمله‌ی ساده مانند « می‌دانم این موضوع برایت اهمیت دارد اما متأسفم، وقت ندارم بیشتر از این به حرف‌های تو گوش بدهم، باید به میز کارم برگردم و کارهایم را انجام بدهم»، شما را از وضعیتی که در آن گرفتار شده‌اید نجات می‌دهد.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *